۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه

شعر طنز از یک شاعر شجاع درباره خواهر بسیجی و مدیران کشور‏



تقدیم به یک مدیر عالیرتبه نظام

من فقط عاشق اینم ، وسعت یه روز کاری، بشی‌ انفصال خدمت، ببینم چه حالی‌ داری،

من فقط عاشق اینم ، توی کهریزک بمونم، ولی‌ من صاحب بطری، تو بگی‌ که نمیتونم،

من فقط عاشق اینم ، وقتی‌ از همه کلافم، واسه آسایش مردم، بند دارت رو ببافم

من فقط عاشق اینم, عمر‌ی از خدا بگیری، آنقدر زنده بمونی، تا بجای من بمیری،

من فقط عاشق اینم, روزاییی که با تو تنهام، حرف‌های با ادبیمو، بذارم برای فردا،

من فقط عاشق اینم, عاشق اون لحظه‌ام که روی شونهات بشینم، حواست به من نباشه، توی هیکلت..........،

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر